بسم رب المهدی(عج)

نه لایقم که نگارم به عشق جانانم

نه خوب پیش دوچشمت که میبرد جانم

 

منم همان که دعایت ضمانتش کرده

براین صفت که بنامند "منتظر"نامم

 

دمی سکوت تو شعر را بهم میریزد

بخوان!کاز نفس توست کل اشعارم

دعای فرج 

 

دلــ نوشت:

*چندبیتی بود هدیه سالروز امامت مولایم...

نشد که کامل شود

و

نشد که به موقع تقدیم شود...

 

*کــاش دستت بشود ضامن دلـــمـ


*کاش أمن یجیب بخوانی بر التمــاس این روزهــایمـ

 

*بی نهایت محتاج دعای شما خوبانم

 

حالا که واژه ها به عشق تو گم میشود بیا

حالا که بغض ،واژه واژه ، غزل میشود بیا...

 

"یــه منتــظر